به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جویباران، مطلب علیپور که دانش آموخته دانشگاه صدا و سیما در رشته کارشناسی ارشد ارتباطات است و ساکن قم در صفحه اینستاگرامی خود خطاب به مسئولین شهرستان جویبار در ارتباط با وضعیت زیبایی میادین و بلوارهای اصلی شهر اعتراض خود را چنین نوشت:
امسال، ابتدای ورودم به جویبار، حس کردم اولِ پاییز هست و تا عید شش ماه مانده و زود هست که به استقبال نوروز برویم. یا مسیر رو اشتباه اومدم، چرا که از تصاویر هلی‌شاتی روابط‌عمومی شهرداری و تبلیغات پر طمطراق رسانه‌های وابسته؛ از جویبار ۱۴۰۱ انتظار دیگری داشتم.
اما نه(!) نخل‌های این شهر آشنا هستند، من درست آمده بودم، اینجا جویبار هست، شهر ِ نخل‌های سر به هوا.
خیلی از شماها با من موافقید که جویبار با وجود تمام سفیدنمایی رسانه‌هایی که هر کدامشان به آبشخوری وصل هستند، از بدیهی‌ترین امکانات شهری نیز برخوردار نیست، در کلیپی که گذاشتم از میدان کشتی تا کلاگرمحله کاملا ضعف مدیریتی آشکار هست؛ که مشتی است نمونه‌ی خروارها آواری که بر سرِ ما ریخته‌اند. بلوارهای رنگ پریده، میادین بدون گل‌کاری مناسب، علف‌های هرز، موزاییک‌های شکسته، تابلوهای زنگ زده، آسفالت‌های وصله پینه شده و …
اگر روابط عمومی شهرداری با هلی‌شات از بلوار و میادین اصلی فیلم‌برداری کند، برای بسیاری از ما تشخیص اینکه اینجا یک شهر شمالی است و یا یکی از شهرهای جنوب سخت هست، چرا که نخل در جویبار، سال‌هاست بارِ مدیران شهری را بر دوش می‌کشد. نخل‌های جویبار، بومی‌ترین دلسوزانِ این شهر هستند.
چه زمانی خواهیم فهمید که شهر را با رسانه نمی‌شود مدیریت کرد. شهر را با درایت و مشاوران کاردان باید مدیریت کرد. متاسفانه ضعف مدیریت شهری و وجود مدیران اتوبوسی و اجاره‌ای باعث شده جویبار با این سابقه تاریخی و وجودِ جوانانِ متخصص و فرهیختگانی که نظیر ندارند، از بسیاری از شهرهای محروم عقب مانده‌تر باشد. اشتباه نکنید، این حرف‌های من سیاه‌نمایی نیست. مایی که به جبرِ شرایطمان، هم در شهرهای مختلف سکونت داشتیم و هم سفر زیاد رفته‌ایم این را کاملا احساس میکنیم.
همشهریان گرامی، چشممان عادت کرده، گرفتار روزمرگی شدیم، چنان در #مارپیچ‌سکوت رسانه‌های وابسته گرفتار شدیم که وظیفه ذاتی یک مسئول را لطف در حقمان می‌دانیم. مافیای قدرت برایمان تصمیم‌سازی میکند، انتخاب میکند و ما هم با افتخار هزینه‌اش را از جیبمان پرداخت میکنیم. آن‌ها هر جا خواستند دهن‌ها را بستند، چشم‌ها را کور کردند و گوش‌ها را کشیدند تا کسی حرفی نزند. شهر را چپاول کردند و به ریشمان خندیدند. سخن کوتاه کنم، برای آبادانی این شهر، خونِ دل‌ها خورده‌اند و این در؛ همیشه روی یک پاشنه نخواهد چرخید، روزی نه‌چندان دور عوعوی سگان شما نیز بگذرد…
در ادامه میتوانید فیلم تهیه شده در ارتباط با مطلب ایشان رامشاهد نمایید.
- نویسنده : مطلب علیپور
