دنیای امروز دنیای ارتباطات و اطلاعات و رسانه است. دنیایی ست که ندیدن و نخواندن رسانه چنان ضربه مهلکی بر پیکره جامعه وارد میسازد که تا فرد یا مسئولی به خود بیاید و بداند از کجا و چگونه ضربه وارد آمده است، افسار را از کف خواهد داد.
در دنیای امروز همه میدانیم که فضای مجازی و رسانه و ابزار رسانهای بسیار با ارزش و حائز اهمیت است، به گونهای که میتوان اقتصاد یک کشور را بر اساس درآمدهای حاصل از فضای مجازی و رسانهها برنامه ریزی کرد آنچنانکه فضای مجازی در اقتصاد کشوری مثل کره جنوبی تاثیر ۱۰/۷ درصدی را دارد و این یعنی مدیریتی مناسب ،متناسب و حاکم بر اقتصاد فضای مجازی.
در کشورمان این تاثیر در حد ۴/۴ درصد در اقتصاد است، ولی میبینیم که در واقع جای مدیر و ابزار مدیریت کاملاً جا به جا شده و رسانه و فضای مجازی در ایران نقش یک مدیر و مدیران ارشد نقش ابزار رسانه ای را برعهده گرفتهاند.
رسانه که باید در خدمت جامعه باشد و اخبار روز جامعه را به سمع و نظر برساند، همچنین باید پلی برای دسترسی آسان مردم به مسئولین و مسئولین به مردم باشد، در واقع جای خود را بر اریکه قدرت میبیند به گونه ای که هر نوع مطلبی چه خوب و چه بد در این دنیای بی نهایت رسانههای مجازی منتشر شود اذهان عمومی بدون هیچگونه کم و کاستی آن را به درجه مقبولیت می رسانند.
اگر بخواهیم یکی از خوبیهای فضای مجازی و ابزار رسانه ای را بسنجیم، این است که میتوان از اخبار و اطلاعاتی که برخی از نهادها و ارگانهای دولتی و خصوصی دوست دارند در اختیار مردم و عموم جامعه قرار گیرد، از این طریق اقدام نمایند و همچنین اگر مردم نقدی و یا پیشنهادی به هر یک از مسئولین دارند میتوانند از طریق این ابزار و این فضا استفاده کنند و کسانی که رابط و واسط بین مسئولین و مردم هستند، در کشور ما و در ادارات ما به مسئولین روابط عمومی نهادها و ادارات و ارگانها منتسب هستند.
مسئولین روابط عمومی هرچند در ظاهر کار بسیار راحتی دارند، ولی در واقع باید آگاه به فضای حاکم بر جامعه و همچنین رسانههای موجود در یک پهنهای از کره خاکی باشند که اخبار و اطلاعات و اتفاقات در آن روی میدهد و همچنین بایدِ باید بدانند که چه اخباری را منتشر میکنند و با چه افرادی برخورد دارند و باید بدانند و آگاه باشند که اخبار و اطلاعات را چگونه به مخاطبان که همان زمامداران اصلی جامعه هستند برسانند.
مسئولین روابط عمومی علاوه بر تمام وظایفی که دارند یک وظیفه خطیر دیگری نیز دارند و آن مشاوره دادن در عرصه رسانه به مسئولین است؛ حتی اگر آن مسئول سابقه مدیریت روابط عمومی را نیز داشته باشد، و این از سایر وظایف اولی تر و خطیرتر است.
حال شما تصور کنید که مسئول روابط عمومی نیز مانند آحاد جامعه از افراد اطراف خود شناخت کافی و وافی را نداشته باشد و یا اتفاقات را دنبال نکند و یا نداند در جامعه ای که در آن تنفس میکند چه مشکلات و چه معضلاتی وجود دارد، به نظر شما آیا میتوان به روابط عمومی آن نهاد اکتفا و اعتماد کرد؟. آیا آن مسئول واقعاً میتواند با مردم ارتباط بگیرد یا خیر؟.
نگارنده بعنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ رسانه کشور، یک سفارش و پیشنهاد برادرانه دارد و آن این است که اگر روزی بعنوان مدیر یا رئیس یا مسئول اداره یا نهاد یا ارگانی انتخاب شدید، سعی کنید حتی الامکان از افرادی برای روابط عمومی مدیریت خود بهره ببرید که آشنا به تمام امور رسانه ای و فضای مجازی باشد تا فردا روزی به مانند بعضی از شهرها و نهادها در ارتباط گیری با مردم و سایر نهادها دچار مشکل و حاشیه نشوید.
- نویسنده : محمدرضا فولادی
امیرعلی
تاریخ : ۸ - فروردین - ۱۴۰۱نکته بسیار جالبی رو مطرح کردین. به شخصه این موضوع برایی خودم در جویبار بسیار ملموس شده واقعا.
امیدوارم رسانه ها برای مردم باشن.و مسیر خدمت رسانی به مردم رو پیش روی مسئولین قرار بدن. طوری نشه ک مردم (قربانی) پلی برای ارتقا مدیر بشن…